تبلیغات X
سفارش بک لینک
آموزش ارز دیجیتال
لباس خواب
ابزار بتادیومی
خرید بک لینک قوی
صرافی ارز دیجیتال
خرید تتر
هنگ درام
فایل گپ
بیگ بلاگ
خدمات سئو سایت
آسال تهویه قم
نسلی نو
وبینو قم
چاپ ساک دستی پارچه ای
وی رمان
ال تی پارت
چاپخانه قزوین
برسادیس
استارتاپ
خرید ملک در دبی
آموزش خلبانی
Cyberpunk 2077 دانلود بازی

روستای لاین و دانلود - نوشته های وبلاگ

تبلیغات
تاریخ : 16 خرداد 1391 | زمان : 16:53

 

روستای زیبای لاین نو


من محمد جواد اهل لاین هزار مسجد هستم کرمانج زبانم وبه فرهنگ و زبانم افتخار میکنم چون فرهنگ و زبانم در تمامی خراسان ویا بهتر بگویم ایران منحصر به فرد است من به عنوان فرزند کوچک این مرزو بوم بر خود وظیفه میدانم تا در راه اشاعه فرهنگ و لهجه ام قدمی بردارم شاید بنده لیاقت این کار را نداشته باشم لیکن من نیز ورقی از دیباچه کرمانجم پس می نویسم هرچند که بتوانم بنویسم
کرمانجی زبان مادری من است ومن به این زبان انقدر وابسته ام که به والدینم وابستگی دارم و آنگونه برایم محترم است که حرمت خانواده من را دارد پس می گویم زنده باد کرمانج و کرمانجی
در این وبلاگ سعی براین دارم در مورد فرهنگ و زبانم وآداب ورسوم حال وگذشته و انچه از دست داده و انجه که داریم مطالبی را باکمک شما بزرگواران بنویسم پس تو هم با من باش

بقیه را در ادامه مطلب بخوان بخوان


برچسب ها : ,
نویسنده : م.ج.سپاهی | نظرات ( 4 )

  • دانلود و اطلاعات بیشتر ...
  • تاریخ : 16 خرداد 1391 | زمان : 16:53

    هرنقطه از دنیای دارای آداب و رسوم خاص آن منطقه می باشد لاین باتوجه به موقعیت جغرافیا یی و آب وهوایی ووجود زبان کرمانجی به عنوان زبان مادری دارای آداب ورسوم منحصر به فرد خود است بنده قصد معرفی چندی از آذاب ورسوم لاین هزارمسجد را دارم رسوماتی که در گذشته بوده ودر حال حاضر به فراموشی سپرده شده اند وبه جای ان رسومات جدیدی جایگزین شده اند رسوماتی که گاهی یادآوری آنها برای بزرگترها حزن آور وتاثر برانگیز است مانیز برخود واجب میدانیم تا مروری به میراث گذشتگانمان داشته باشیم شاید تلانگری باشد برای ارزشهای ازدست رفته وبه فراموشی گذاشته شده شاید پاره ای از این رسومات با شرایط زمانه ناهماهنگ باشد ولی زنده نگه داشتن آنها خالی از لطف نیست پس همه با هم برای زنده نگه داشتن رسوماتمان دست در دست هم و برای هم تلاش کنیم زیرا نابودی رسومات از دست دادن میراث گذشتگان است  وداشتن آنها سرمایه ماندگار است وسندی جاویدان پس توهم با ما باش



    برچسب ها : ,
    نویسنده : م.ج.سپاهی | نظرات ( 0 )

  • دانلود و اطلاعات بیشتر ...
  • تاریخ : 16 خرداد 1391 | زمان : 16:52

    حسن آباد لاین در دامنه کوههای هزار مسجد قرار دارد .شمالا به کشور ترکمن استان وجنوب به کوههای استوار هزار مسجد شرق به حوزه شهرستان کلات نادر وغربا به حوزه شهرستان درگز قرار دارد .زبان کرمانجی زبان عامه مردم است .ازنظر فرهنگی مردمانی با فرهنگ واداب کاملا جدا و منحصر به فرد .دارای جمعیتی جوان .شغل اکثر مردم کشاورزی که کاشت برنج در اولویت قرار دارد .

    برچسب ها : ,
    نویسنده : م.ج.سپاهی | نظرات ( 0 )

  • دانلود و اطلاعات بیشتر ...
  • تاریخ : 16 خرداد 1391 | زمان : 16:43

    نام‌های پسران

    1. ئاسو (افق)
    2. ئاسوس
    3. ئاکار
    4. ئاکام (عاقبت، سرانجام)
    5. ئاکو (قلهٔ کوه)
    6. ئاگرین (آتشین، نام یک کوهستان)
    7. ئامانج (آماج، هدف)
    8. ئاوات (امید)
    9. ئارتین (شعله‌ و گرمای آتش)
    10. ئازا (دلاور، همریشه با آزاد)
    11. باگرو (تندباد)
    12. باهوز (گردباد) و (نام منطقه‌ای در کردستان عراق)
    13. به‌لین (پیمان)
    14. به‌هیز (نیرومند)
    15. به‌رزان (بلندپایه)
    16. به‌رهه‌م (ثمره‌)
    17. به‌تین (آتشین)
    18. بلیسه‌ (شعله، اخگر)
    19. بلند
    20. بلیمه‌ت (دلاور)


    برچسب ها : ,
    نویسنده : م.ج.سپاهی | نظرات ( 0 )

  • دانلود و اطلاعات بیشتر ...
  • تاریخ : 16 خرداد 1391 | زمان : 08:48

             پخت نان :

     مقدمه :

    متاسفانه با ورود فرهنگ شهرنشینی  در روستا خیلی از مراسم و آداب از یاد و خاطره ها فراموش شده اند از آن جمله می توان به مراسم پخت نان اشاره نمود .

    دیگر در روستا خبری از تنورهایی که با ملاتی از گل و موی بز ساخته می شد نیست .

    دیگر از بوی  دود تنور که هنگام صبح قبل از طلوع آفتاب به مشام می خورد و انسان  را از خواب بیدار می کرد  خبری نیست .

    دیگر از بوی نان تازه که صبح گاهان مشام  را  نوازش می کرد و بوی نان سوخته که انسان را از خواب ناز صبح گاهی بیدار می کرد خبری نیست .

    دیگر از نان اول تنوری – گرده – فتیر – تنکه و ... خبری نیست .

    همکنون در روستا نیز تهیه نان  ماشینی شده  و دیگر نمی توانیم  به سراغ نون دانهای گلی برویم  و یک نون خشک برداریم , آب بزنیم  و بخوریم .

    دیگر خبری از خاله آرا ها نیست تا  تنوری  از گل بسازد .

    باید حسرت آن روزها را خورد .

     

      مقدمات پخت نان :

     

    برای پخت نان در ابتدا  یک روز قبل خمیر را تهیه می کردند و به مدت  ده تا دوازده ساعت می گذشت تا خمیر عمل بیاید لذا جهت تهیه خمیر سفره  آردی  بود با لانجین و مایه خمیر .

    مایه خمیر معمولا مقداری از خمیری بود که سری قبل با آن نان پخته بودند و آن را لای سفره آرد نگهداری میکردند تا ترشیده  شود و به عنوان مخمر  در خمیر بعدی استفاده شود ( کاری که آلان جوش شیرین می کند اما آن کجا و ....)

    لانجین ظرفی سفالین و بزرگ  بود که داخل آن خمیر می کردند .

    سفره آرد هم  سفره ایی بود که داخل آن  مقداری آرد وجود داشت و در زمان تهیه خمیر و پخت نان پهن می شد تا برکات خدا بر زمین نریزد  .

     

    تهیه خمیر :

     مقداری  آب داخل لانجین ریخته می شد و مایع خمیر داخل آن حل می شد و بعد از آن آرد را داخل آن می ریختند و یک نفر آنرا ورز می داد تا ورز بیاید  بعد از عمل آمدن آنرا به مدت حد اکثر دوازده ساعت به حال خود رها می کردند تا خمیر عمل بیاید .

     

    پخت نان :

     

     

    جهت پخت نان باید تنور گرم می شد لذا در سحرگاه  در داخل تنور  آتش روشن می کردند و هیزم ها معمولا چوب و بته بود یا تاپاله وهیمه (بته خار و خاشاکی بود که از کوه می آوردند وتاپاله و هیمه از فضولات گاو و گوسفند تهیه می شد .)

    بعد از گرم شدن تنور و عمل آمدن خمیر وسایل پخت نان  دور تنور چیده می شد که عبارت بودند از :

    1: سفره آرد

    2: تخته خانه ( وسیله ایی که روی آن  خمیر را پهن می کردند)

    3: تیر خمیر پهن کنی ( وردنه )

    4: ناون کوچک و بزرگ ( جهت زدن نان به تنور)

    5: سیخ – آتش کش – انبر

    6: در بازنه ( بازنه سوراخی است جهت  ورود هوا به تنور که موقع پخت نان وسیله ایی به نام  در بازنه  بسته می شد تا زغالهای  تنور دیرتر به خاکستر تبدیل شوند .)

    بعد تهیه لوازم تعدادی از خانم های محل جمع می شدند و با کمک همدیگر شروع به پخت نان می کردند و معمولا نان مصرفی یک ماه پخته می شد .

    از باشکوه ترین این مراسم  پخت نان شب عید بود که که معمولا انواع نان ها از قبیل گرده - فتیر - نون شیرین و ... پخته می شد .



    برچسب ها : ,
    نویسنده : م.ج.سپاهی | نظرات ( 0 )

  • دانلود و اطلاعات بیشتر ...
  • تاریخ : 16 خرداد 1391 | زمان : 08:17

    «حسن روشان» شاعر، نویسنده و مترجم بجنوردی است ...

    در این قطعه دکلمه ای به زبان خود شاعر را خواهیم شنید. البته به زبان کرمانجی(زبان کردهای شمال خراسان) گلایه های بسیار او و در دل های ایشان از روزگار و....


                                                       

    دانلود سروده ی داییک(مادر)از استاد....



    برچسب ها : ,
    نویسنده : م.ج.سپاهی | نظرات ( 1 )

  • دانلود و اطلاعات بیشتر ...
  • تاریخ : 16 خرداد 1391 | زمان : 08:07

    عروسي كرمانجي

    يك ويدئو از مراسم عروسی کرمانج های خراسان با حجم كم و راحت براي دانلود.با خوانندگی اصغر باکردار.روي لينك دانلود راست كليك كنيد و گزينه save target as رو بزنید.از دست ندین.جالبه

    دانلود فيلم



    برچسب ها : ,
    نویسنده : م.ج.سپاهی | نظرات ( 0 )

  • دانلود و اطلاعات بیشتر ...
  • تاریخ : 19 فروردین 1391 | زمان : 15:56

    بهترین و جدیدترین داستان کوتاه از بهاربیست      bahar-20.com


    چشمانش پر بود از نگرانی و ترس
    لبانش می لرزید
    گیسوانش آشفته بود و خودش آشفته تر
    - سلام کوچولو .... مامانت کجاست ؟
    نگاهش که گره خورد در نگاهم
    بغضش ترکید
    قطره های درشت اشکش , زلال و و بی پروا
    چکید روی گونه اش
    - ماماااا..نم .. ما..مااا نم ....
    صدایش می لرزید
    - ا .. چرا گریه می کنی عزیزم , گم شدی ؟
    گریه امانش نمی داد که چیزی بگوید
    هق هق , گریه می کرد
    آنطوری که من همیشه دلم می خواست گریه کنم
    آنگونه که انگار سالهاست گریه نکرده بود
    با بازوی کوچکش مدام چشم هایش را از خیسی اشک پاک می کرد
    در چشم هایش چیزی بود که بغضم گرفت
    - ببین , ببین منم مامانمو گم کردم , ولی گریه نمی کنم که , الان باهم میریم مامانامونو پیداشون می کنیم , خب ؟
    این را که گفتم , دلم گرفت , دلم عجیب گرفت
    آدم یاد گم کرده های خودش که می افتد , عجیب دلش می گیرد
    یاد دانه دانه گم کرده های خودم افتادم
    پدر بزرگ , مادربزرگ, پدر , مادر , برادر , خواهر , عمو ,
    کودکی هایم , همکلاسی های تمام سال های پشت میز نشستنم , غرورم , امیدم , عشقم , زندگی ام
    - من اونقدر گم کرده داااارم , اونقدر زیاااد , ولی گریه نمی کنم که , ببین چشمامو ...
    دروغ می گفتم , دلم اندازه تمام وقت هایی که دلم می خواست گریه کنم , گریه می خواست
    حسودی می کردم به دخترک
    - تو هم ...

    برای خواندن ادامه این داستان کوتاه ، لطفا به بخش ادامه مطلب مراجعه کنید



    برچسب ها : ,
    نویسنده : م.ج.سپاهی | نظرات ( 0 )

  • دانلود و اطلاعات بیشتر ...
  • شماره صفحه

    صفحه قبلی صفحه بعدی
    
    تبلیغات
    موزیک پلیر اپل آی پاد شافل
    ست اصلاح موی جاست تریم
    ساعت طرح استورم مدل MK2 Curcuit
    قلم لکه گیر لباس Gonal
    اطلاعات
    • آمار کاربران
    • افراد آنلاین : 1
    • تعداد اعضا : 5

    • آمار مطالب
      کل مطالب : 78
      کل نظرات : 10

    • آمار بازدید
    • بازدید امروز : 2568 نفر
    • باردید دیروز : 162 نفر
    • بازدید ماه : 2729 نفر
    • بازدید سال : 2567 نفر
    • بازدید کلی : 28060 نفر
    • ورودی امروز گوگل : 289 نفر
    • ورودی گوگل دیروز : 0 نفر

    تبادل لینک هوشمند
    کدهای اختصاصی
    آرشیو
    تبلیغات متنی